- مرجع دانلود جدیدترین مقالات ورد و پاورپوینت

برچسب: خلاقیت و نوآوری

از مباحث علمی و دقیق مدیریتی در سازمانها، اصول مدیریت است. مکاتب مختلف مدیریتی هرکدام دیدگاههای خود را نسبت به آن ارائه کرده و دیگران را نسبت به اجرای دقیق آنها توصیه نموده اند.اسلام نیز به عنوان یک نظام جامع و کامل زندگی همچنان که به دیگر شئون حیات بشری از جمله،مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، فقهی فرهنگی و... پرداخته است، درباره مدیریت نیز نظریات ارزشمندی ارائه کرده است، که از آن جمله، اصول مدیریت به عنوان یکی از عوامل مهم موفّقیت مدیران در سازمانها می باشد. ما در این مقاله برخی از اصول مدیریت از دیدگاه پیامبر اعظم(ص) را دربخش مدیریت منابع انسانی ارائه نموده ایم که عبارتند از: تقوی، کرامت انسانی، عدالت، شایسته سالاری، امانتداری، صداقت و راستی، خدمتگزاری، انگیزش، جبران خدمت، تعهد و مسئولیت.

مقدمه

به نام مدیر، مدّبر، هادی و ناظر کل عالم هستی، او که خود مدیر است و مدیران بی اوهیچ اند چرا که هر چه دارند همه از اوست و به سوی او باز می گردند. درود بی پایان به واسطه فیض الهی، پیامبر اعظم(ص )، او که ما را به نور الهی آشنا ساخت و بستر کمال انسانی در قلمرو علم و زندگی، دنیا و آخرت را برایمان گسترانید.

امروزه (سازمانها) رکن اصلی جوامع بشری اند و شرایط مختلف زمانی و مکانی نیزنیازهای گوناگون انسانها، باعث ظهور و گسترش روز افزون آنها شده است؛ و در تمام شئون زندگی انسان امروزی از هنگام تولد تا مرگ تأثیر گذارند. مدیریت نیز یکی ازمهم ترین کوشش های انسانی است که همه مدیران در همه رده ها و در همه گونه های سازمان وظیفه بنیادی طراحی و اداری و پایا و پویا نگهداشتن آن ها را بر عهده دارند.

با تحقیقاتی که درباره ناکامی های سازمانهاانجام گرفته است ثابت می شود که درصد بالایی از این ناکامی ها، پی آمد مدیریت ناشایسته و ناآزموده است. البته همین مطلب راسالها قبل پیشوایان معصوم ما اعلام کرده و فرموده اند:
(حسن التدبیر ینمی قلیل المال و سوء التدبیر ینمی کثیره.)تدبیر نیکو مال اندک را افزایش می دهد و بی تدبیری مال فراوان را نابود سازد. از این رو می توان گفت مدیریت صحیح و حسن تدبیر درهمه نوع همکاری سازمان یافته و در همه رده های سازمانی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. مدیریت نه تنها وظیفه رئیس یک سازمان، شرکت و یا امیر ارتش، بلکه وظیفه سرپرست کارگاه و یا یک گروه کوچک کاری... نیز هست. امام رضا (ع ) در این باره فرموده است:هیچ گروه و ملتی از اقوام و ملل را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد مگر به وجود مدیر و سرپرستی که امور مادی و معنوی آنان را مدیریت کنند.از سوی دیگر عوامل مختلفی در توفیق، اثر بخشی و کارایی مدیران تأثیر گذاراست که از مهم ترین آنها (اصول مدیریت) است ؛ و این مطلب در مکاتب مختلف مدیریتی مورد توجه خاص قرار گرفته است و هر کدام بر اساس رویکرد مدیریتی خاص خود به آن پرداخته اند. ما در این مقاله بر آنیم، ضمن اشاره به اصول مدیریت از دیدگاه برخی مکاتب مشهور، آن را از دیدگاه اسلام، بویژه در بیانات پیامبر گرامی اسلام طرح و بررسی نماییم.شاید بدین وسیله در جهت نهادینه سازی اصول مدیریتی پیامبر اعظم(ص ) گامی برداشته باشیم.

تعریف اصل:(اصل) در لغت به معنای ریشه و در اصطلاح عبارت است از قواعد و قوانینی که بر چیزی حاکم است و یا اساس و پایه آن است. در مدیریت به معنای راهنما، الگوی عمل و اندیشه،قواعد و چارچوب هایی که ناظر بر کل فرایند مدیریت و به مفهوم (خط مشی) و (سیاست) نیزمی باشد. آنچه در این مقاله مقصود است؛ جنبه (حاکمیت) اصول در فرایند مدیریت است.

اصول مدیریت

دانشمندان و صاحب نظران علم مدیریت اغلب وظایف عمده (برنامه ریزی،سازماندهی، رهبری، ارتباطات، کنترل، تصمیم گیری و خلاقیت و نوآوری ) را به عنوان اصول مدیریت و برخی نیز به عنوان وظایف مدیران نام برده اند که به ارائه نظرات عده ای از آنها می پردازیم:نظریه مدیریت علمی: (فریدریک تیلور) آمریکایی اصول مدیریت علمی خود را در پنج اصل خلاصه می کند. ایشان علمی کردن روش تولید، علمی کردن گزینش افراد، همکاری میان سرپرستان و کارکنان، تعیین واحد کار و پرداخت مزد مبتنی بر تعداد واحد کار انجام شده و آموزش، مطالعه و بررسی زمان و حرکت را برای واحدهای کار مطرح کرده است.

نظریه مدیریت اداری: (هنری فایول) فرانسوی چهارده اصل را به عنوان اصول مدیریت اداری خود به شرح زیر عنوان کرده است:تقسیم کار، اختیار و مسئولیت، انضباط، انتظام سازمانی، انصاف، وحدت فرماندهی،تبعیت منافع از منافع عمومی، حقوق و پاداش مالی کارکنان، وحدت دستور، تمرکز،سلسله مراتب، نوآوری و تقویت مبانی کار جمعی و گروهی، ثبات و دوام سازمانی.نظریه مدیریت بورکراسی: (ماکس و بر) جامعه شناس آلمانی نیز در نظریات مدیریتی خود؛ ضابطه، انظباط، انتظام، انصاف، قاعده و قانون، منطق و ثبات را به عنوان اصول مدیریت مطرح کرده است.

برخی دیگر نیز اصل تخصص کار، اصل سازمانی عقلانی و رفتار عقلانی کارکنان، مشارکت گروهی در ایجاد تغییر، اصل مهارت فنی مدیران و مهارت کار درگروه و... را مطرح کرده اند.

بنابراین اصول مذکور در مدیریت نوین از تعریف و مفهومی واحد برخوردار نیستند وگاه با مفاهیمی مانند وظایف و روشها نیز تداخل دارند، و گاه به عرصه خاص از ارکان وعناصر مدیریت نظر دارند، در حالیکه اصول مدیریت اسلامی از آنجا که بر فطرت انسانی،سنت های حاکم بر هستی و اندیشه های جهان شمول اسلام تکیه دارد، برای انواع مدیریت ها و سازمانها در شرایط زمانی و مکانی متفاوت، سودمند و قابل استفاده است. ازسوی دیگر اصول مدیریت نوین گرچه به سازمان و کارکنان آن نظر دارد، امّا جهت گیری اساسی آن افزایش تولید و سود آوری بیشتر است در حالیکه اصول مدیریت اسلامی خدانگر، انسان نگر و جامعه نگر است و به دنبال سعادت و کمال انسانی در جهت سیر الی اللّه می باشد و علاوه بر کمیت کار و ابعاد مادی آن به کیفیت و ابعاد معنوی کار نیز توجه دارد.

ویژگیهای اصول مدیریت اصول مدیریت به طور کلی دارای چهار ویژگی عمده زیر هستند:

1- کار و عمل نیستند، بلکه حاکم و ناظر بر کار و کارگزارند.

2- محدود کننده رفتارهایند و در نیل به هدف ها، طریقی خاص تعیین می کنند.
3- ابهام زداینده و در شرایط پیچیده و مبهم، الگو و راهنمای عمل اند.
4- هویتی آمرانه دارند و بایدها و نبایدها را در عمل روشن می سازند.
اصول مدیریت اسلامی نیز دارای چهار ویژگی زیر می باشد:

1- ناظر بر نگاه دین به زندگی بشر است که آن را در دو بعد دنیا و آخرت می بیند.برخلاف مدیریت در رویکرد غیر دینی که نهایت و غایت امر را در تولید و افزایش بازدهی خلاصه می کند و کمال معنوی انسان را نادیده می گیرد.

بنابراین، اصول مدیریت در دین رنگ معنویت و اخلاق به خود می گیرد و افزایش تولید و بازدهی را نیز مقدمه رشد و تعالی انسان به سوی حق تعالی می داند.

2- در مدیریت اسلامی انسان محوری و روابط انسانی به طور واقعی مطرح است وهمه چیز در خدمت انسان است. بر خلاف مکاتب دیگر مدیریت که هنگام بحث از روابطانسانی، هدف واقعی افزایش بازدهی، سود و سرمایه و تولید است؛ نه خدمت و رفاه وتعالی انسانی و در کسب مهارت انسانیِ مدیران، همه تلاش بر استفاده بیشتر و بهینه امرانسان به منظور سود آوری بیشتر است. ویژگی اسلام این است که انگیزه ها و هدف ها رادگرگون و اصلاح می کند و در جهت سیر الی اللَّه قرار می دهد.

3- در مدیریت اسلامی، یک مدیر هیچ گاه مجاز به استفاده از هر ابزاری برای نیل به هدف سازمان خود نیست و حق ندارد به منظور افزایش تولید و سرمایه یا تحقق اهداف سازمان خود اصول انسانی و اسلامی را زیر پا بگذارد یا نادیده بگیرد. بلکه موظف به مراعات اصول اسلامی در هر شرایطی است. برای مثال، از نظر اسلام اهانت به یک مسلمان و خوار کردن او اهانت به خداست. رسول گرامی اسلام(ص ) می فرماید: (من استخف بفقیرمسلم فقد استخف بحق اللَّه... .)

چکیده :

باید دانش آموزان را به دانش، ایده ها، اندیشه ها وتفکرات جدید وبکر تشویق نمود. معلم لازم است در تمامی دروس علاوه بر اینکه خودش اندیشه های جدید و بکری را ارائه می دهد پذیرای ایده های جدید دانش آموزان خود باشد و به اندیشه های آنان احترام بگذارد.مثلاً می توان از دانش آموزان خواست که به جای ارائه گزارش توضیحی از یک کتاب، مجله یا مقاله، آنهارا شخصا ارزیابی نموده و مورد نقد و بررسی قرار دهند، هدف این است که کلاس را وادار کنیم تا خواهان بدست آوردن کتاب و مطالعه آن شوند، این خطر وجود دارد که معلمان به سبب اصرارشان در انتقال دانش پذیرفته شده خیلی زود جریان اندیشه های کودک را قطع کرده و بدین ترتیب به ریشه های تفکر خلاق، آسیب بزنند. لازم است معلمان، دانش آموزان را به تفکر وتعمق عادت دهند تکیه صرف بر حافظه دانش آموزان و انتقال معلومات به آنها، قدرت آفرینندگی و ابتکار را در آنان ایجاد نمی کند. هنر یک معلم موفق و مجرب این است که شیوه فکر را به دانش آموزان بیاموزند، برای این کار لازم است در ذهن دانش آموزان ایجاد سؤال نمود و کنجکاوی آنان را برانگیخت. یکی از رسالتهای مهم آموزش ابتدایی ، برانگیختن حس کنجکاوی و نوجویی دانش آموزان نسبت به خویشتن، جهان هستی و جامعه است. معلم موفق باید آرامش ذهنی دانش آموزان را بر هم زند، در حقیقت «سیال سازی ذهن» دانش آموز یکی از وظایف معلمان اندیشمند است. ایجاد رقابت، همکاری گروهی، انجام پروژه های دسته جمعی و پذیرش مسئولیت در مدرسه توسط دانش آموزان، اعتماد به نفس آنان را افزایش خواهد داد، چرا که در رقابتهای سالم و جهت دار هر دانش آموزی با توجه به توانایی ها، استعدادها و ظرفیت وجودی خویش سعی می کند موفقیت را نصیب خویش سازد و در این فرآیند، زمینه شکوفایی استعدادها و اعتقاد به خود فراهم می شود.

مقــــدمــــه:

خلاقیت و چگونگی پرورش آن موضوعی است که در نظام آموزش ما به ان توجهی نمی شود و اهمیت بسزایی را که دارد نادیده می گیرند. بدون شک بخشی از ناکارآمدی این نظام هم مربوط به همین کوتاهی و بی توجهی است. بنابراین بر برنامه ریزان و مسئولان آموزش و پرورش از پائین ترین تا بالاترین سطوح واجب است که به گونه ای عمل کنند که این نقصه برطرف شود خصوصا در سیستم آموزشی کودکستان و ابتدایی یاید این موضوع مورد توجه فراوان قرار گیرد چون خلاقیت خصیصه ای است که در همان اولین سالهای زندگی می توان به بهترین شکل ممکن انرا پرورش داد و بارور کرد. و اساسا بخش عمده ای از شخصیت کودک در همان 6 سال اول عمر او شکل می گیرد. دوره ای که کودک درک خود از دنیای اطرافش را افزایش می دهد زبان یاد می گیرد و بتدریج دیگر توانائیهایی را که دارد کسب میکند. خلاقیت یکی از ویژگیهای بارز انسان و از دسته فرآیندهای عالی مغز او می باشد. که نقشی بسزا در شکل گیری شخصیت و منش کودک و آینده او بازی میکند به همین جهت لازم است که این خصیصه ارزشمند بخوبی شناخته شود و حداکثر تلاش را برای پرورش آن در کودک بعمل اورد.

بیان مسئله مورد تحقیق :

تهیه و اجرای راه های ایجاد خلاقیت در دانش آموزان ابتدایی باید از سال های اولیه اموزشی شروع شود و از فعالیت های مهم معلمان و مربیا باشد . که چنانچه معلمان آگاهی از روش های ایجاد خلاقیت در دانش اموزان و نیز توانایی کاربرد این روش ها را داشته باشند در زمره معلمان موفق خواهند بود . این مقاله به منظور آشنایی با خلاقیت وچگونگی ایجاد راه های خلاقیت در دانش آموزان ابتدایی تهیه شده است .